شیوهی کنونی زندگی انسان به شکلی است که دهها و بلکه صدها صدا در طول روز به سوی وی روانه میشود و از هر جهت ذهن او را به خود مشغول میسازد. این امر بر پریشانی ذهن و سردرگمی انسانها میافزاید که شاهد نمونههای بسیاری از آن در شهرهای معاصر میباشیم.
خصوصاً هنگامی که رفاه اجتماعی به جنگ با زندگی میآید و انسان را تا به صبح در کنار دوستان خود قرار میدهد تا زندگی بدین طریق ضایع گردد…
از بدترین نتایج فشارهای شهری معاصر، قسوت و سنگدلی است که در قلبها نفوذ میکند. ایمان خدشهدار میشود وآرامش درونی از بین میرود، تا آن که تبدیل به امری شایع و فارگیر میشود.
آیا زمان آن فرا نرسیده که از نابودی معاصر جانها دست کشیده و جانهایمان را با نسیم ایمان طراوت بخشیم؟
آیا وقت آن نرسیده است که قلبهایمان را با قرآن رقت دهیم؟
قرآن همان چیزی است که سبب تزکیۀ نفس، رقت دادن قلوب، تصفیهی جانها و نجات دادن آنها از سنگینی زمین میشود.
این استنباط شخصی یا یک نظر فردی نمیباشد، بلکه حقیقتی است که قرآن خود به بر آن دلالت دارد.
از مقدمۀ کتاب
هنوز بررسیای ثبت نشده است.