هر آنچه در اطراف توست، برای انجام کاری معین و به شکلی خاص طراحی شده است. بنابراین تمام آنچه که در اطراف شماست یک پیچیدگی فیزیولوژیکی را درخود دارد. و این امر دلیلی بر آفرینش و ایجاد میباشد. و ناگزیر باید یک آفریدگار وجود داشته باشد.
«لامپ» مثالی برای پیچیدگی فیزیولوژیکی میباشد.
لامپ تشکیل شده از: فیتیله (رشته سیم داخل لامپ)، سیمی از جنس سرب که جریان برق را به فیتیله میرساند، و گازی بیاثر که از فیتیله محافظت میکند و نه به آن و نه به جریان برق واکنش نشان نمیدهد، و شیشهای که جلوی ورود هوا به داخل لامپ یا خارج شدن گاز بی اثر از آن را میگیرد، زیرا که در غیر این صورت فیتیله میسوزد، و پایهی لامپ که آن را به سرپیچ متصل میکند و محل عبور جریان الکتریکی میباشد.
در اینجا لامپ، یک سیستم پیچیده است که نمیتوان آن را ساده نمود، و در آن یک دلیل عقلی اولیه وجود دارد که بیان گر آفرینش متقن و محکم میباشد. کسی که این آفرینش متقن را دربارهی لامپ انکار کند یا پیدایش آن را از روی تصادف بداند، برای این ادعایش اوست که باید دلیل بیاورد.
آن کس که لامپ را ساخته، کاملاً معنای برق و جریانهای آن و فایدهی لامپ و حساسیت فیتیله داخل آن را میداند، بنابراین وجود لامپ دلیلی مستقیم است بر اینکه لامپ، یک سازنده ماهر دارد و این امر تصادفی نیست فقط به این دلیل که لامپ های کاملاً گوناگونی از نظر شکل با آن وجود دارد.
بریدهای از متن کتاب
هنوز بررسیای ثبت نشده است.